اختلالات خوردن

اختلال خوردن برحسب آشفتگی شدید در رفتار خوردن مشخص می شود. این اختلال مشتمل بر دو تشخیص بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی است. بی اشتهایی عصبی برحسب خودداری از حفظ کمترین وزن بهنجار بدن مشخص می شود. پرخوری عصبی برحسب دوره های مکرر خوردن با ولع و به دنبال آن رفتارهای جبرانی نامناسب مانند استفراغ عمدی، مصرف نابجای داروهای ملین یا سایر داروها، روزه داری یا ورزش مفرط مشخص می شود. آشفتگی در درک شکل و وزن بدن ویژگی اصلی بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی است.

بی اشتهایی عصبی ( آنورکسیا یا فقدان اشتها) Anorexia neruosa

وجه مشخص بی اشتهایی عصبی عبارت است از: رفتار ارادی و هدفمند جهت از دست دادن وزن، کاهش وزن، اشتغال ذهنی به وزن بدن و غذا، الگوهای خاص و عجیب غذایی، ترس شدید از افزایش وزن، اختلال تصویر بدن و قطع قاعدگی (آمنوره).
حدود نیمی از مبتلایان به علت کاهش شدید مصرف غذا دچار کاهش وزن می شوند و برخی از آنها برنامه های ورزشی سختی انجام می دهند. نیم دیگر بیماران رژیم غذایی سختگیرانه ای برای خود تنظیم می کنند ولی کنترل خود را از دست می دهند، پرخوری می کنند، سپس رفتارهای پاکسازی (Purgiig) از خود نشان می دهند. برخی بیماران حتی پس از خوردن مقادیر اندک غذا نیز پاکسازی می کنند.
بی اشتهایی عصبی اختلالی تعریف شده است که در آن فرد از حفظ حداقل وزن طبیعی امتناع می کند، شدیداً از افزایش وزن می ترسد، به میزان زیادی در مورد بدن خود و شکل آن برداشت های اشتباه دارد.
اصطلاح بی اشتهایی عصبی گمراه کننده است زیرا فقدان اشتها بندرت در مراحل اولیه این اختلال روی می دهد بلکه به دلیل اختلال عمیق در تصویر بدنی است که فرد بی وقفه در پی لاغری است و بدین منظور تا مرحله گرسنگی کشیدن نیز پیش می رود.
این اختلال دهها سال است که شناسایی شده است و در افراد مختلف با همسانی چشمگیری توصیف شده است. بی اشتهایی عصبی در زنان شایعتر از مردان است و معمولاً در نوجوانی آغاز می شود.
در همه مبتلایان ترس شدید از افزایش وزن و چاقی وجود دارد که بی تردید در عدم تمایل آنها به درمان یا مقاومت در مقابل آن نقش دارد. اکثر رفتارهای غیرعادی معطوف به کاهش وزن در خفا صورت می گیرد. بیمار غالباً از خوردن غذا با افراد خانواده یا در اماکن عمومی امتناع می کند. این افراد با کاهش شدید غذای مصرفی به خصوص کاهش غیرمتناسب در غذاهای چرب و با کربوهیدرات بالا، وزن خود را کاهش می دهند.
همان طور که قبلاً اشاره شد، اصطلاح بی اشتهایی نامگذاری غلطی است زیرا فقدان اشتها معمولاً تا اواخر اختلال پدیده نادری است. علاقه زیاد بیمار به جمع آوری دستورالعمل آشپزی و آماده سازی غذاهای مفصل برای دیگران نشانه اینست که فرد مدام به خوردن می اندیشد. برخی قادر به کنترل دائمی محدودیت داوطلبانه غذایی نبوده و دوره های پرخوری دارند. این پرخوری ها اغلب مخفیانه و در شب انجام می شوند. بیمار معمولاً پس از هر پرخوری استفراغ عمدی می کند، جهت کاهش وزن از مسهل و داروهای مدر استفاده می کند. تمرین های تشریفاتی، دوچرخه سواری وسیع، قدم زدن، دویدن از فعالیت های معمول این بیماران است.
مبتلایان درمورد غذا رفتارهای خاصی نشان می دهند. مثلاً در تمام قسمتهای خانه انواع غذاها را پنهان می کنند، همیشه در جیب و کیفشان مقدار زیادی شکلات و شیرینی دارند. هنگام غذا سعی دارند آن را در دستمال سفره بریزند یا در جیبشان پنهان کنند. گوشت را به قطعات بسیار کوچک تقسیم می کنند و زمان زیادی را صرف مرتب چیدن این قطعات در بشقاب می کنند. اگر به رفتار عجیب آنها در این موارد اشاره شود، منکر غیرعادی بودن آن شده یا خیلی سطحی از بحث درمورد آن طفره می روند.

 

روشهای درمان بیماری

بستری کردن:

باتوجه به نقش عوامل پیچیده روان شناختی و طبی در بی اشتهایی عصبی یک طرح درمانی جامع توصیه می شود که شامل بستری کردن در بیمارستان و درصورت لزوم درمان خانوادگی و فردی است.
رویکردهای رفتاری، شناختی، بین فردی و در برخی موارد تجویز دارو باید مدنظر باشد.